یک دهه اقتصاد ما ثابت مانده است و هیچ رشدی نداشته است...! رشد جمعیت در یک دههی گذشته را حساب کنیم، قدرت خرید به ازای هر نفر در کشور حتی کاهش نیز داشته است..
پایگاه رهنما:
«کشور ما از ظرفیّت بزرگ اقتصادی برخوردار است؛ یعنی ما از لحاظ اقتصادی میتوانیم وضعی را که امروز داریم چندین برابر بهتر داشته باشیم... آمارهای اقتصادی دههی ۹۰ -آمارهای اقتصاد کلان کشور- حقّاً و انصافاً خرسندکننده نیست... اگر مسئولین میتوانستند وضعیّت را در جهت این آمارها به شکل بهتری هدایت کنند، یقیناً وضع اقتصاد کشور امروز خیلی بهتر بود.» آنچه خواندیم، بخشی از بیانات رهبرمعظم انقلاب در دیدار با تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی (۱۰ بهمن ۱۴۰۰) بود. آمارهای کلان اقتصادی در ده سال گذشته و مقایسهی آن با دهههای قبل به ما چه میگویند؟! آیا واقعاً میشد در شرایط تحریم، مسئولان سیاستهایی اتخاذ کنند که وضع از آنچه شاهدش هستیم، بهتر شود؟ در این یادداشت با مروری بر آمارهای و محاسبات اقتصادی، خواهیم دید که هیچ ضرورتی نداشت در شرایط تحریم ما شاهد رشد اقتصادی ۰.۵ درصدی (متوسط رشد دههی ۱۳۹۰) باشیم.
• مرور آمارهای کلان
در یک دههی گذشته رشد اقتصادی میانگین (به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰) برابر با ۰.۵ درصد بوده است. یعنی گویی طی یک دهه اقتصاد ما ثابت مانده است و هیچ رشدی نداشته است. اگر رشد جمعیت در یک دههی گذشته را حساب کنیم، قدرت خرید به ازای هر نفر در کشور حتی کاهش نیز داشته است. فقر مطلق از ۱۰ درصد در ابتدای دههی ۱۳۹۰ به ۲۰ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده است و نابرابری (همان اختلاف درآمدی طبقات مختلف که در اقتصاد با ضریب جینی اندازهگیری میشود)، از تقریباً ۳۰ درصد به ۴۰ درصد رسیده است؛ بنابراین کسی نیست که از روند آمارهای کلان اقتصادی در دههی ۱۳۹۰ دفاع کند. اما آیا وضع در چهار دههی گذشته همیشه همینطور رو به نزول بوده است؟! آمارها خلاف این را نشان میدهند. قدرت خرید امروز (با وجود یک دهه تحریم)، ۶۰ درصد بیش از ابتدای انقلاب است. همچنین پیش از انقلاب، فقر مطلق ۶۰ درصد و نابرابری ۵۰ درصد بود. تا سال ۱۳۹۰، فقر به ۱۰ درصد و نابرابری به ۳۰ درصد رسید.
• تحریم، همه ماجرا نیست!
مرور آمارهای فوق، چند نتیجهی مهم دارد: نخست اینکه پس از انقلاب، ساختار در بهبود قدرت خرید و کاهش فقر خوب عمل میکرد. دوم اینکه با تشدید تحریمها از سال ۱۳۹۰ با مشکلات اقتصادی مواجه شدیم؛ بنابراین آنچه ما ایرانیان از یک دههی گذشته در خاطر داریم، پس از انقلاب سابقه نداشته است. اولین نکتهای که ممکن است اینجا به ذهن برسد این است که پس تحریمها عامل اصلی مشکلات اقتصادی و عملکرد ضعیف یک دههی گذشته در آمارهای کلان اقتصادی هستند. پاسخ البته بخشی از ماجرا را توضیح میدهد، اما همهی ماجرا این نیست. بگذارید برای روشنتر شدن ماجرا، مثالی بزنیم و مقایسهای داشته باشیم. دکتر جواد صالحی اصفهانی در گزارش «ایران تحت تحریم؛ تاثیر تحریمها بر رفاه خانوار و اشتغال»، که توسط مرکز پژوهشهای اتاق ایران ترجمه شده است، تغییرات قدرت خرید فقرای جامعهی ایرانی در دور اول تشدید تحریمها (۱۳۹۰ و ۱۳۹۱) و دور دوم تشدید تحریمها (۱۳۹۷ و ۱۳۹۸) را با هم مقایسه کرده است. نتایج، جالب توجه است.
• عاقبت سیاست نئولیبرال
قدرت خرید فقرا (کل درآمدشان) از ۲۶۴ دلار در سال ۲۰۱۱ به ۲۷۲ دلار در سال ۲۰۱۲ رسید؛ یعنی با تشدید تحریمها در دور نخست، حتی ۸ دلار به قدرت خرید ماهانه فقرا اضافه شد. این در حالی است که همین رقم از ۲۱۵ دلار در سال ۲۰۱۸ به ۲۰۰ دلار در ۲۰۱۹ کاهش یافت. دکتر صالحی اصفهانی –استادتمام اقتصاد دانشگاه ویرجینیاتک- توضیح میدهد که هر دوی این سالها با تشدید تحریمها مواجه بودیم، ولی در دو سال اول، قدرت خرید فقرا حتی بهتر شد و در دو ساله دوم وضع بدتر شد. دلیل آن است که در دور اول تشدید تحریمها، سیاستهای حمایتی برای فقرا اعمال میشد (مسکن مهر، هدفمندی یارانهها، سهام عدالت و ...)، اما در دور دوم، سیاستهای نئولیبرال بر دولت حاکم بود. این محاسبات و تحلیل دکتر صالحی اصفهانی نشان میدهد که علاوه بر تحریمها، سیاستی که اعمال میشود نیز بسیار مهم است.
• نتیجه توصیههای اقتصادی نادانان!
وقتی در یک دهه، به جای آنکه به دنبال سیاستهای اقتصاد مقاومتی باشیم، یا درگیر تنشهای سیاسی داخلی بودیم و یا تمام همّ و انرژی خود را صرف رفع تحریمها کردیم و هیچ توجهی به اعمال سیاستهای اقتصادی ایجاد رشد و بهبود اشتغال در شرایط تحریمها نداشتیم، طبیعی است که بعد از یک دهه، تحریمها بیشترین تاثیر را بر شاخصهای کلان اقتصادی خواهند گذاشت. در سال ۱۳۹۲ و درست زمانی که دولت جدید روی کار آمده بود، اقتصاددانانی مانند محسن رنانی به دولت میگفتند که برای حل مشکلات اقتصادی، هیچ راه حل اقتصادی وجود ندارد؛ یعنی مشکل فقط با رفع تحریم حل میشود. در مقابل بزرگترین اقتصاددانان ایرانی معاصر به دولت توصیه میکردند که در کنار تلاش برای رفع تحریمها، سیاستهای غلط اقتصادی را نیز اصلاح کند. با این حال، مسئولان به حرف غلط گروه اول گوش کردند و چوبش را هم خوردند. اکنون برای یک دههی آینده، باید خود را آماده کنیم تا مشکلات، تکرار نشوند.
ارسال نظرات